تحرکات ضدشیعی اخیردرترکیه واعتراض شیعیان
تحقیر و توهین شیعیان در ترکیه و اهانت به ساحت حضرت سیدالشهداء (ع) اقدامی برای ایجاد اختلافات مذهبی و نیز حاکی از نگرانی محافل استعماری از وجود شیعیان درترکیه است که در برپایی دولت فراگیر شیعی در ایران به رهبری شاه اسماعیل صفوی نقش مهمی داشتهاند و ایران را تکیهگاه فرهنگی ـ معنوی خود میدانند.
هفته گذشته ترکیه شاهد یکسری اعتراضات خودجوش مردمی از سوی شیعیان (علویان) این کشور در اعتراض به توهین یکی از کانالهای پربیننده تلویزیونی ترکیه به ساحت مقدس امام حسین(ع) بود. در پی این اقدام اهانتآمیز، گروهی از علویان ترکیه، طی سلسله اجتماعاتی با سر دادن فریاد «یاحسین» و مراسم سینهزنی عشق و ارادت خود را نسبت به حضرت سیدالشهداء (ع) و اعتراض خود را به اهانتگران و دولت ترکیه نشان دادند.
شیعیان ترکیه که در دوران حکومت عثمانی به شدت زیر ستم مذهبی سلاطین بودند، پس از تشکیل جمهوری نیز چندان در آزادی و آرامش به سر نبردند. در دوران عثمانی همواره نسبت به شیعیان با دید عوامل صفوی و هوادار ایران نگریسته میشد. پس از فروپاشی عثمانی نیز نگاه غیرمنصفانه به علویان همواره در این کشور وجود داشته است. تحقیر و توهین شیعیان در ترکیه و اهانت به ساحت حضرت سیدالشهداء(ع) اقدامی برای ایجاد اختلافات مذهبی و نیز حاکی از نگرانی محافل استعماری از وجود شیعیان درترکیه است که در برپایی دولت فراگیر شیعی در ایران به رهبری شاه اسماعیل صفوی نقش مهمی داشتهاند و ایران را تکیهگاه فرهنگی ـ معنوی خود میدانند.
هرچند اهانت یک کانال تلویزیونی ترک به ساحت امام حسین(ع) نخستین و واپسین حرکت لابیهای ضدمذهبی، در راستای شکستن حرمت نمادهای دینی مردم ترکیه نیست، لیکن شاید در آغاز چنین به نظر برسد که توهین صورت گرفته در «کانال D» و در پربینندهترین ساعت اتفاقی بیش نبوده است. اما با نیمنگاهی به پیشینه دینستیزی و شرقگریزی در میان محافل فرهنگی لائیک ترکیه، صورت مسئله برهمگان آشکار خواهد شد.
ایدئولوژی پانترکیسم (Turkculuk) در میانههای سده نوزدهم از سوی چند نویسنده و خاورشناس یهودی به جامعه روشنفکری ترکیه عرضه شد. «آرتوردیوید» (انگلیسی یهودی تبار)، «لئون کوهن» (فرانسوی یهودی تبار) و «آرمینوس وامبری» (مجارستانی یهودی) سه تن از تاریخ شناسان اروپائی بودند که تلاش کردند برتری و تفوق ترکان بر سایر ملل اسلامی و شرقی را به آنان بپذیرانند. نوشتههای آرتور دیوید بر روی سران نهضت ترکان جوان تأثیر فراوانی داشت. لئون کوهن نیز عملاً میکوشید میان عربها و ترکهای امپراتوری عثمانی اختلافافکنی کند. در همین راستا چند انجمن ملیگرای ترک از سوی وی در پاریس راهاندازی شد. آرمینوس وامبری نیز فرزند یک روحانی یهودی بود که برای نخستین بار ایده پانتورانیسم را در میان روشنفکران ترک برای تجزیه امپراتوری عثمانی گسترش داد. بنگاههای صهیونیستی در آن تاریخ از اختلافافکنی میان ملل تابعه عثمانی هدف تسلط بر بیتالمقدس را پیگیری میکردند، چرا که در پی مخالفت سلطان عبدالحمید با درخواست آنان مبنی بر واگذاری فلسطین به یهود، تنها راه رسیدن به هدف را ایجاد جنگ داخلی و استفاده از موقعیت آشوبزده میدیدند. همچنانکه پس از به قدرت رسیدن «ترکان جوان» و تجزیه عثمانی در سایه خود برتربینی و همکاری پانترکیستها با صهیونیسم، یهودیان به تدریج تسلط خود بر بیتالمقدس را مستقر نمودند. پس از جنگ دوم جهانی و قدرتگیری آتاترک (کسی که به وسیله یهودیان سالونیک روسی پرورش یافته بود) دوره جدید و سیستماتیکی از دور شدن ترکیه از فرهنگ مشرق زمینیاش آغاز شد. دیکتاتور ترکیه نوین مزار حضرت مولانا در قونیه را مُهرو موم کرد تا (به زعم او) باورهای عرفانی مولوی موجب مسموم شدن اذهان ملت ترک نگردد! به دستور او واژههای فرنگی و مغولی جایگزین واژههای فارسی و اسلامی شد. اعیاد فطر و قربان از تقویم رسمی حذف و یکشنبه (روز تعطیلی مسیحیان) به جای جمعه تعطیل رسمی مردم مسلمان ترکیه اعلام گردید.
مجموعه این اقدامات هدفمند جهت غربی کردن مردمی که فرهنگ آنان ریشه در نواحی شمالی آسیای میانه و دین اسلام داشت، نوعی سردرگمی فرهنگی را میان مردم ترکیه موجب شد. آنچه که امروز به عنوان ارزشهای مدرن از سوی رسانهها (یکی از موثرترین عوامل اجتماعی) به جامعه ترکیه ایجاد ارائه میشود، ملغمهای است از تقلیدهای بسیار سطحی و سادهبینانه از غرب و اروپا.
رسانهها و سیاستمداران ترکیه تلاش دارند چنین وانمود کنند که بخشی از ملل اروپایی به شمار میروند و هیچ پیوستگی با شرق نداشته و ندارند. در این راستا و برای اثبات این روحیه در صورت لزوم همه ارزشهای دیرینه مذهبی و سنتی به سخره گرفته میشوند. این در حالیست که برخلاف سیاستمداران و مافیای رسانهای، مردم ترکیه در بسیاری از موارد نشان دادهاند که آنچه در «رسانه» از ترکیه ارائه میگردد، لزوماً بازتاب دهنده واقعیات موجود نمیباشد. بنابر این مجموعه این عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که مداخلات خارجی نیز در روند آن بیتأثیر نبوده است، باعث برآمدن نتایج و مناظر متناقضی در ترکیه امروز گردیده. اول اینکه جامعه ترکیه، جامعهای است به شدت دیندار و پایبند به اصول اخلاقی و دینی که تبلیغات ضددینی چندین دههای نتوانسته است از میزان آن بکاهد. دوم آنکه نخبگان فرهنگی و سیاسی ترکیه (عمدتاً لائیک) که فرهنگسازی این کشور را از 80 سال پیش به عهده داشتند، با نادیده گرفتن نفوذ شدید مذهب در جامعه، همواره مدلهای غربی را به عنوان مدل قابل ارائه به مردم برگزیدند. این در حالی صورت میگرفت که در اروپای غربی هیچگونه آمادگی و رضایتی برای پذیرش این «عضو ناخوانده» وجود نداشته و ندارد. در واقع هر چند مردم ترکیه امروزه، دیگر شیوه زندگی شهری و یکجانشینی را اختیار کردهاند ولیکن مهاجرت امروز آنان نه کوچیدن از اقلیمی به اقلیم دیگر، بلکه به صورت مهاجرت از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر میباشد.
یکی از نهادهایی که در سمتدهی افکار عمومی و فرهنگ مردم ترکیه سهم به سزایی دارد، رسانههای این کشور میباشند. در یک تحلیل کلی بیشتر رسانههای مؤثر و به ظاهر معتبر ترکیه در تسلط چند مافیای اقتصادی قرار دارد که در موارد بسیاری جهتگیریهای ضداسلامی و ضدایرانی غرضآلودی را برای منحرف کردن اذهان اتخاذ کردهاند. برای نمونه درمورد کانال تلویزیونی توهینکننده به ساحت امام حسین(ع)، بایستی گفت که این شبکه تنها یکی از 21 کانال تلویزیونی است که جزو دارایی «آیدین دوغان» میلیونر بزرگ ترک آورده شده است.کانالهای «استار» ، «سی . ان، ان ترک»، «دی» و ... و روزنامههای پرتیتراژی چون: ملّیت، حریت ، استار ، پُستا ، رادیکال، وطن، گوزجو و ... و شرکت نفتی پترول آفیس شرکتها و شاخههای این هُلدینگ غولآسا (آیدین دوغان) به شمار میروند.
شرکتهای رسانهای آیدن دوغان که به نام «گروه رسانهای دوغان» به ثبت رسیدهاند، بالغ بر پنجاه شرکت رسانهای میباشند که سایه تبلیغاتی خود را بر تمام کشور تثبیت کردهاند. رسانههای وابسته به این شرکت از آغاز تأسیس تاکنون، اخبار و برنامههای جهتداری با هدف تبلیغات ضداسلامی، ترویج فرهنگ فساد و سستکردن نظام اخلاقی و نهاد خانواده، نشان دادن چهرهای تحریف شده و سیاه از شیعیان تدارک دیدهاند. آخرین نمونه آن نیز توهین به سرور آزادگان امام سوم شیعیان (در تاریخ 25 مرداد، پنجشنبه) و در آستانه میلاد آن حضرت بود که موجب برانگیختن خشم میلیونها علوی در ترکیه شد. اگر چه مقامات مسئول درصدد تصادفی وانمود کردن این عمل و توهین آشکار بوده باشند، ولی سابقه این رفتارها و روند حوادث حاکی از عمدی بودن ماجرا میباشد. با وجود اینکه مردم ترکیه اعم از شیعه و سنّی از اینگونه برنامهها و به طورکلی سیر شکلدهی به فرهنگ از سوی محافل فرهنگی و سیاسی لاییک ناراحت میباشند، ولی به نظر میرسد در سالهای آینده نیز حرکت به سوی نادیده انگاشتن هویت شرقی و دینی آنان همچون گذشته از سوی غربگرایان ادامه داشته باشد و حتی گزینش محتمل عبد الله گل ـ به عنوان اولین رئیس جمهور اسلامگرا ـ دراین روند 80 ساله نتواند تأثیر زود هنگامی داشته باشد.
از دیدگاه پیشینه فرهنگی نیز نیرومندی عناصر سازنده هویت ملی یک ملت در خللناپذیری مطلق این عناصر موثر است. تودههایی که از فرهنگ نیرومند و ریشهداری برخوردار باشند، حتی در صورت تحت فشار بودن عناصر فرهنگی از سوی حکومتها و یا بنگاههای تبلیغاتی در برابر این آسیبها پایدار و پابرجایی نشان میدهند. و برعکس مللی که پایههای فرهنگی خود را از دیگران به عاریت گرفته باشند در پاسداشت عناصر سازنده هویتی در برابر «توفان جهانی شدن» چندان مقاومتی نشان نخواهند داد.
منبع: خبرگزاری فارس